تبیین باورهای اعتقادی در موضوع کرونا


تاریخ 1399/01/18




با شیوع کرونا ابعاد مختلفی از جوامع، با مسائل متفاوتی روبرو شدند. از جمله این مسائل، سوالاتی دینی به‌ویژه با رویکرد اعتقادی بوده که از سوی عده‌ای خاص در سطح جامعه مطرح شده است. از این رو برخی اندیشمندان در معاونت تبلیغات آستان قدس رضوی در صدد پاسخگویی به این سوالات و تبیین باورهای اعتقادی مربوط به این حوزه پرداخته‌اند که در ادامه به برخی از آن شبهات اشاره خواهد شد.

با شیوع کرونا ابعاد مختلفی از جوامع، با مسائل متفاوتی روبرو شدند. از جمله این مسائل، سوالاتی دینی به‌ویژه با رویکرد اعتقادی بوده که از سوی عده‌ای خاص در سطح جامعه مطرح شده است. از این رو برخی اندیشمندان در معاونت تبلیغات آستان قدس رضوی و بنیاد پژوهش‌های آستان قدس در صدد پاسخگویی به این سوالات و تبیین باورهای اعتقادی مربوط به این حوزه پرداخته‌اند که در ادامه به برخی از آن شبهات اشاره خواهد شد.


1- روحانیون و مذهبي‌ها همواره ادعا مي‌کردند که علت مشكلات، بلاها و بیماری‌ها گناهان مردم است؛ اما در بحران کرونا هم خودشان به توصیه‌های پزشكي عمل مي‌کنند و هم مردم را به رعایت توصیه‌های پزشكي تشویق مي‌کنند، گویی حرف‌های پیشین خود را فراموش کرده‌اند!

پاسخ:

یکم) این شبهه از مصداق‌های شبهه «تعارض علم و دین» است. تعارض علم و دین از انگاره‌های فلسفی و فرهنگی دنیای غرب است که بر جهان اسلام قابل انطباق نیست. مبانی و آموزه‌های دین اسلام هرگونه تعارض مستمر و واقعی میان علم و دین را نفی می‌کند.

از نگاه اسلام، دین و علم مکمل یکدیگراند و هرکدام به بخشی از واقعیت هستی نظر دارند. هیچکدام از آموزه‌های دین، علم صحیح را نفی نمی‌کند و علم تجربی صحیح و اطمینان‌بخش نیز هیچکدام از معارف و آموزه‌های معتبر دین را نفی نمی‌کند.

دوم) جهانی که در آن زندگی می‌کنیم بر پایه نظام علیّت بنا شده است. در این جهان هر پدیده‌ای دارای علت‌های مادی و معنوی است. بیماری و سلامت انسان‌ها نیز علل و زمینه‌های مادی و معنوی خود را دارد. به حکم عقل، دین و تجربه، رعایت مسائل بهداشتی و ایجاد زمینه‌های سلامت، موجب بالا رفتن احتمال سالم ماندن و کاهش بیماری‌ها و عدم رعایت این امور، موجب افزایش بیماری و فزونی احتمال اختلال در سلامت فردی و عمومی است.

دانش پزشکی از دانش‌های ریشه‌دار و کهن بشری است که بر اساس تجربه و تحقیقات دامنه‌دار بشر درباره علل، عوامل، نشانگان و راه‌های درمان بیماری‌ها و نیز کیفیت نگهداشت و بالابردن بهداشت جسمی، پدیده آمده است و اکنون دوران بالندگی خود را طی می‌کند. دین اسلام نه تنها به دانش پزشکی و تغذیه بی‌اعتنا نبوده، بلکه خود در بالندگی آن نقشی مهم داشته است.

در قرون نخستین اسلام بسیاری از پزشکان پرآوازه، خود از عالمان و فقیهان دینی بوده‌اند. با این وجود آیا می‌توان ادعا کرد که همه بیماری‌ها، نشانگان تشخیصی و راه‌ها و داروهای درمانی آن توسط دانش پزشکی کشف و معرفی شده است؟ آیا می‌توان ادعا کرد که علت همه بیماری‌های جسمی تنها و تنها ویروس‌ها و باکتری‌های مضر است و امور معنوی و روحی در بیماری و سلامت جسم نقشی ندارد؟ یقینا هیچ‌کس نمی‌تواند چنین ادعایی کند و اساسا چنین ادعایی از نظر عقل و علم مردود است! بنابراین، علت یا علل مشکلات جسمی همچنان که می‌تواند مادی باشد، ممکن است معنوی بوده و به سبب رفتارهای غیراخلاقی و غیرشرعی انسان‌ها باشد. علل معنوی، علل بعید پدیده‌ها است و علل مادی، علل قریب آن. علل بعید همواره از طریق تأثیر بر علل قریب عمل کرده و حوادثی را ایجاد می‌کنند. توجه به علل قریب یک حادثه و غافل شدن از علل بعید آن، موجب ماندگاری آن مشکل است. بنابراین توصیه عالمان دین به رعایت امور بهداشتی، علاوه بر اینکه توصیه خود دین است، به خاطر جامع‌نگری به حوادث جهان است.

سوم) زمینه‌ها و علل بیماری و سلامت جسمی و روحی، به زمینه‌ها و علل مادی محدود نیست و مسائل اخلاقی و معنوی هم در این خصوص علیت دارد؛ هرچند ممکن است تأثیر علل معنوی در سلامت و بیماری جسمی با وساطت همان علل مادی صورت پذیرد؛ اما اینکه علل مادی در همه موارد تأثیر قطعی و خودبنیادی در بیماری و سلامت جسمی داشته باشد، سخن کامل و درستی نیست. ادیان الهی به ما آموخته است که مهربانی، بخشندگی، خوش اخلاقی، خیرخواهی، پاکدستی، پاکدامنی و دیگر فضائل اخلاقی و مهم‌تر از همه ارتباط معنوی و عمیق با جان جهان و مبدأ و منتهای عالم وجود، یعنی خداوند مهربان، علت نخستین همه خیرها و سودمندی‌هاست؛ همچنان‌که نامهربانی، بخل، حسد، مردم‌آزاری، دروغ، تباه‌کردن حقوق انسان‌ها، بی‌اعتنایی به ارزش‌ها و حدود الهی و ارتکاب گناهان، ریشه بسیاری از نابسامانی‌ها و مشکلات بشر است.

پیامبران و امامان علیهم السلام هرگز علت‌های مادی را نفی نکرده‌اند؛ بلکه چشم انسان را از محدود ماندن در اسباب مادی به افقی فراخ‌تر و عمیق‌تر در عالم هستی باز کرده‌اند. ازاین رو، همپای توجه به علت‌های مادی، می‌بایست به علت‌های معنوی نیز توجه شود و برای پیش‌گیری از مشکلات، حل نابسامانی‌ها و بالابردن کیفیت زندگی، لازم و ضرور است که هم از علت‌های مادی و هم علت‌های معنوی غافل نمانیم.

چهارم) امروزه علم روان‌شناسی و جامعه‌شناسی در کنار عقل و دین، بر اهمیت اخلاق و معنویت و نقش آن در بهزیستی انسان در ابعاد گوناگون زندگی تأکید می‌ورزد. حتی جامعه‌شناسانی ملحد مانند مارکس وِبِر هم دین و معنویت را موجب انسجام و یکپارچگی جامعه و در نتیجه، عامل بسیاری از خیرها و سودمندی‌های عمومی می‌دانند.

دین و معنویت موجب معنایافتن و هدفمندی زندگی و ایجاد امید در دل انسان‌ها شده و آن‌ها را از احساس تنهایی و وحشت می‌رهاند؛ هرچند این آثار، بخشی از آثار غیرمادی دین و معنویت است و تبیین آثار تکوینی و حقیقی آن در گستره وجود انسان تنها در اختیار پیامبران الهی است. تحقیقات پزشکی و روان‌شناسی تجربی بر این امر تأکید دارد که نظام سلامت جسمی، بسیار بیش از آنچه انسان‌ها تصور می‌کنند به سلامت فکر، احساس و فرایندهای روان‌شناختی افراد بستگی دارد؛ آن‌چنان که بیماری فکر و عاطفه می‌تواند جسم انسان را تضعیف و آماده گرفتارشدن به انواع بیماری‌های دشوار و کشنده کند.

امروزه بسیاری از بیماری‌ها را بیماری‌های روان ـ تنی می‌نامند؛ زیرا اعتقاد بر این است که در دوران مدرن به واسطه پیچیدگی و دشواری زندگی، دسترسی انسان‌ها به خواسته‌ها و اهداف فردی با سختی زیادی همراه است و این امر، تنیدگی و فشار زیادی را بر روان انسان‌ها تحمیل می‌کند و اضطراب (استرس)، مهمترین عامل بیماری در جهان امروز است. دین و معنویت و اخلاق با ارائه سبک زندگی مبتنی بر اهداف متعالی، ارزش‌های اصیل و دست‌یافتنی، معنابخشی، امیدآفرینی و پیش‌گیری از بسیاری از رفتارهای مخرب و آسیب‌زا به سلامت جسمی و روانی بشر خدمتی بی‌بدیل ارائه می‌کند.

دین و معنویت، یاریگر و کامل کننده دانش پزشکی در شناخت، پیش‌گیری و درمان بیماری‌ها و بالابردن کیفیت سلامت جامع‌نگر انسان است و هرگز در قامت رقیب و مخالف با دانش‌های ریشه‌دار انسانی ظاهر نشده است. دین اصیل و حقیقی با عقل و دانش صحیح در تضاد نیست؛ بلکه مکمّل و مؤیّد آن است. بنابراین توصیه به رعایت مسائل بهداشتی و پزشکی اساساً هیچ منافاتی با رعایت مسائل معنوی، توبه و توسل ندارد و این هر دو در کنار هم می‌تواند مشکلات را حل کند.

همان دینی که گناهان را علت برخی از بیماری‌ها و مشکلات انسان‌ها معرفی می‌کند، بی‌توجهی به بهداشت و مسائل پزشکی را هم نامطلوب و حتی حرام دانسته و بر نقش آن در بروز بیماری و فقر تأکید می‌کند.


2-تا پیش از این ادعا مي‌شد که دین و مناسك دیني تنها راه رفع مشكلات و پیش‌گیری از نابساماني‌هاست. مذهبي‌ها همواره به دانش و فن‌آوری انساني بي‌اعتنا بوده‌اند؛ اما اکنون روشن شد که تنها علم مي‌تواند به بشر کمك کند تا بر مشكلاتي نظیر بیماری‌ها غلبه کند!

پاسخ:

یکم) این شبهه بر مبنای دیدگاه علم‌پرستی و تقلیل همه پدیده‌ها و فرایندهای هستی به امور محسوس و قابل تجربه حسی بنا شده است. علم تجربی با وجود خدمات بزرگی که از ابتدای خلقت انسان تاکنون به بشریت نموده و گره‌های فراوانی از مجهولات و مشکلات انسان‌ها گشوده، تنها به جهان محسوس و ملموس اختصاص دارد و توانایی رازگشایی از همۀ لایه‌ها و مراتب هستی و انسانی را ندارد؛ علم تجربی تنها می‌تواند بخشی از پدیده‌های محسوس را بررسی و از ماهیت مادی و روابط میان پدیده‌ها شناخت حاصل کند. این انتظار که علم همه مجهولات بشر را معلوم کرده و همه مشکلات بشر را برطرف کند، انتظاری است که با واقعیت علم سازگار نیست و هیچ عالم و فیلسوفِ علمی هم ادعای آن را ندارد و تاکنون نیز تحقق نیافته است. دین در کنار علم و مکمل آن بوده و در صدد تکمیل کاستی‌های ذاتی آن است. این دو هدیه الهی در کنار هم می‌توانند زندگی بشر را به سعادتمندی سوق دهند.

دوم) عقل، تجربه و دین، هرسه بر این مسأله تأکید دارند که انسان‌ها در اموری که به آن دانا نیستند و دانایی در آن نیازمند تخصص و دانش منظم و عمیق است، می‌بایست به متخصصان و عالمان شناخته شده و امین رجوع کنند. این حکم عقلانی و دینی، مطلق است و همه امور دنیایی و معنوی انسان را در همه شاخه‌ها و ابعاد دربرمی‌گیرد.

عقل سلیم و ذوق عقلانی بشر چنان با این مسأله آشناست که اگر کسی بدون مشورت با افراد دارای صلاحیت، به کاری که در آن تخصص و دانش کافی ندارد، دست زند و گرفتار آسیب گردد، بی‌درنگ از سوی عاقلان سرزنش می‌شود. براین اساس، همچنانکه همه مردم و از جمله پزشکان باید در مسائل مربوط به معنویت و دین به عالمان و مختصصان دین‌شناس و معنویت‌شناس مراجعه کنند و از تخصص آنان در امور دینی و معنوی بهره گیرند، عالمان و متخصصان دینی هم موظف‌اند در امور تخصصی پزشکی به پزشکان کارآزموده و امین مراجعه کنند. بی‌اعتنایی به نظر پزشکان باتجربه و مورد اعتماد از نظر دین و عقل محکوم است؛ همچنانکه بی‌اعتنایی به امور معنوی و نظر متخصصان دینی از سوی دیگران مردود و غیرمنطقی است.

سوم) همان دینی که انسان‌ها را به دعا، توبه، توسل به ارواح پاک و متعالی اولیای الهی، اخلاق حسنه، پرهیز از بداخلاقی‌ها و دوری از ارتکاب محارم الهی تشویق و توصیه می‌کند و گناه و بداخلاقی را عامل بسیاری از مشکلات و بیماری‌ها می‌داند، رجوع به متخصصان در امور مهم را هم واجب دانسته و بی‌اعتنایی به آن را گناه و موجب عقوبت می‌شمارد.

در این راستا، بسیاری از معصومان علیهم السلام سخنانی فرموده‌اند که اهمیت مسأله را از نگاه دین، آشکار می‌کند. امام علی علیه السلام می‌فرماید: «کسی که (مشورت را وانهد و) به رأی خود استبداد ورزد، هلاک می‌شود».

چهارم) لزوم رجوع به متخصصان در امور دین و دنیا از احکام دین است و کسی‌که به آن بی‌اعتنایی کند، درواقع به دین بی‌اعتنایی کرده است. بنابراین اگر پزشکان امین و کارآزموده تشخیص دهند که برخی مراسم جمعی، اعم از مذهبی و غیرمذهبی باید موقتا تعطیل شود تا از شیوع ویروس و بیماری کاسته شود، عمل به توصیه این متخصصان از سوی دین و پیشوایان دین واجب شمرده شده است.

نقل شده که حضرت موسی علیه السلام بیمار شد. بنی اسرائیل به عیادتش آمدند، بیماری او را تشخیص داده و گفتند: اگر با فلان گیاه خود را معالجه کنی، بهبودی خواهی یافت. موسی علیه السلام گفت: از دارو استفاده نخواهم کرد تا خداوند بدون دوا مرا شفا عنایت کند.

مدتی بیماری او ادامه یافت تا اینکه به او وحی شد که به عزت و جلالم سوگند، شفایت نمی‌دهم مگر اینکه خود را به وسیله همان دارویی که بنی اسرائیل گفتند، مداوا کنی. بعد از آن موسی علیه السلام آنان را خواست و گفت: همان دارو را بیاورید تا استفاده کنم. طولی نکشید که حضرت بهبودی یافت. اما از اینکه ابتدا به خداوند چنین گفته بود در دل بیمناک بود. خطاب رسید: موسی خیال داری با توکل خود حکمت و اسرار خلقت من را از بین ببری، به جز من چه کسی در ریشه گیاهان این فواید باارزش را قرار داده است؟

پنجم) این سخن که روحانیان و افراد مذهبی با علم و دانش انسانی مخالف‌اند، اتهامی ناروا و دور از واقعیت است. نه تنها در هیچ آیه و روایت معتبری، دانش‌های انسانی کم اهمیت تلقی نشده، بلکه آیات و روایات فراوانی بر اهمیت و لزوم یادگیری دانش‌های مورد نیاز انسان‌ها، حتی با دانش آموختن از کافران و مشرکان تأکید دارد.

در طول تاریخ پس از اسلام، بسیاری از عالمان بنام (سرشناس) علوم طبیعی، خود از عالمان دین بوده‌اند؛ تا آنجا که برخی از دانشمندان غربی معتقدند که اگر اسلام نبود، علمی نبود. به عنوان نمونه، توماس کارلایل نویسنده مشهور انگلیسی می‌نویسد: باید دانست که اروپایی‌ها در زمینه علوم و صنایع چیزی نداشتند که به مسلمانان بیاموزند، مخصوصاً در علم طب، معلومات مسلمانان با آن‌ها قابل مقایسه نبود، چنان‌که یکی از مورخان عرب در آن ایام افسانه‌های مسخره‌آمیزی از جهل اروپاییان در مسائل طبی نقل کرده و امروز در دست است.

ششم) این ادعا که تنها علم تجربی می‌تواند مشکلات بشر را برطرف کند، ادعایی بی‌دلیل و دقیقا مخالف با واقعیت زندگی است. نه عالمان علوم تجربی چنین ادعایی دارند و نه علم بشر در عمل توانسته است همه مشکلات بشر را برطرف کند. علم تجربی هر چند خدمات زیادی به انسانها کرده و در مجموع زندگی را قدری آسان‌تر نموده است اما نه تنها همه مشکلات را برطرف نکرده، بلکه مشکلاتی دیگر نیز برای بشر ایجاد کرده است. هنوز هم بسیاری از بیمارهای سخت‌درمان و بی‌درمان مانند برخی سرطان‌ها، برای علم پزشکی ناشناخته مانده و درمان پزشکی ندارد.

برخی از روش‌های درمانی و داروهایی که بشر به واسطه علم تجربی ساخته، دارای عوارض خطرناک جانبی است و اگرچه عوارض بیماری خاصی را برطرف می‌کند ولی چه بسا مشکلات و ناراحتی‌های دیگری برای مصرف کننده ایجاد کند. در همین مسئله ویروس کرونا، دانشمندان زیست‌شناس و پزشکان به صراحت اعتراف می‌کنند که ماهیت این ویروس ناشناخته است و درحال حاضر هیچ دارویی برای آن وجود ندارد. پزشکان تصریح می‌کنند که بهترین درمان این بیماری، پیشگیری از ابتلا به آن است!


3-ویروس کرونا و هر عامل بیماری‌زای دیگر، عواملي مادی هستند که تنها به سبب آلودگي محیطي و بیماری‌های زمینه‌ای مؤثراند و تنها راه مبارزه با آن رعایت اصول بهداشتي و مراقبت‌های پزشكي است؛ بنابراین، دعا و توسل، اموری خرافي است که موجب بي‌اعتنایي به روش‌های علمي و معتبر و به تعویق افتادن درمان مي‌شود!

پاسخ:

یکم) یکی از آفت‌های بزرگ در فرایند شناخت و مبارزه با مشکلات مادی و روانی بشر، تک‌سونگری و تقلیل‌گرایی است که از نظر عقل و علم مردود است. محدود کردن علل ایجاد و شیوع بیماری‌ها به مسائل بهداشت محیطی و جسمی نوعی تقلیل‌گرایی، یعنی فروکاهش علل یک پدیده به علل مادی و محسوس است! عقل و علم بشر محدود است و با وجود پیشرفت‌های زیادی که در علوم طبیعی و انسانی صورت گرفته، بشر هرگز نمی‌تواند به صورت یقینی ادعا کند که می‌تواند به همه پدیده‌ها از همه ابعاد، سطوح و زوایا آگاه شد و آن‌ها را در کنترل خود درآورد.

زندگی انسان‌ها بسیار پیچیده‌تر از آن است که علم تجربی به همه ابعاد آن آگاه شود. به همین سبب، تقلیل علت یک بیماری یا شیوع آن به اموری مادی، خطایی علمی و عقلی است. در آیات قرآن کریم و روایات معتبری که از پیشوایان دینی به ما رسیده، علل ایجاد و شیوع برخی از بیماری‌ها به‌خصوص بیماری‌های بنیان‌کن، فراگیری برخی از گناهان عنوان شده است. امام رضا علیه السلام می‌فرماید: «هرگاه انسان‌ها گناهانی جدید ابداع کنند، خداوند بلایی جدید را بر آنان مسلط می‌کند». بنابراین، همچنان‌که می‌بایست به نظر پزشکان در رعایت امور بهداشتی، جسمی و زیست محیطی توجه کرد، باید به نظر متخصصان دینی و وجدان اخلاقی در اینکه شیوع گناهان و رفتارهای غیراخلاقی هم در این امر عاملیت دارد، اعتنا نمود.

دوم) مشکلات مادی و بیماریهای جسمی زنجیرهی علل و عواملی دارند که برخی مادی و برخی ممکن است روحی-معنوی باشند. اگرچه علل و عوامل روحی و معنوی هم با وساطت علل مادی در جسم انسان اثر میگذارد، ولی از لحاظ عقلی و علمی نمیتوان ادعا کرد که مشکلات و بیماریهای جسمی فقط علل و عوامل جسمی دارد و به همین دلیل نمیتوان پناهبردن به خداوند، دعا و توسل برای دفع و رفع بیماری را مورد توجه قرارنداد.

سوم) در روان‌پزشکی، پزشکی و روان‌شناسی مدرن اثبات شده که منشأ بسیاری از بیماری‌های جسمی، از جمله بیماری‌های سخت‌درمان، نابسامانی‌های روانی همچون اضطراب (استرس) و افسردگی است. بیماری‌های روان‌تنی، بیماری‌هایی جسمی با منشأ روانی است. ازاین‌رو، اگرچه رعایت اصول و مسائل بهداشتی اهمیت دارد اما به تنهایی نمی‌تواند بیماری‌ها را از بین ببرد. مشکلات روان‌شناختی موجب تضعیف سامانه ایمنی بدن شده، بدن را در برابر بیماری‌ها آسیب‌پذیر می‌کند. باورهای دینی، دعا، مناجات با خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام علاوه بر آثار معنوی و تکوینی، عاملی مهم در آرامش، امید و احساس تسلط بر زندگی است و به تقویت سامانه ایمنی بدن بسیار کمک می‌کند. افراد بی‌دین و لامذهب، به سبب اینکه ممکن است در بحران‌ها خود را ببازند و احساس اضطراب و نومیدی کنند، نسبت به مؤمنان، در برابر بیماری‌ها آسیب‌پذیری بیشتری دارند.

با توجه به نکته‌های یادشده، خرافی دانستن دعا و توسل و واسطه قراردادن معصومان علیهم السلام برای برآورده شدن حاجات، از جمله بیماری‌ها، خلاف عقل و منطق است. فکر و رفتار خرافی، آن است که از سوی عقل، علم یا دین الهی تأیید نشود و اندیشه یا رفتاری که از سوی دین تأیید شود، حتی اگر عقل و علم بشر به درستی و سودمندی آن آگاه نشود، خرافی نخواهد بود.


4-حرم‌هایي که روزی دارالشفای بیماران و پناهگاه حاجتمندان معرفي مي‌شد، امروزه باید توسط مواد ضدعفوني، ویروس‌زدایي شود و مردم در آن تجمع نكنند تا مبادا به بیماری مبتلا شوند! پس اعتقاد به دارالشفا بودن حرم‌ها و چنین مكان‌هایي صحیح نیست.

پاسخ:

یکم) جای تردید نیست که ارواح پاک صالحان و اولیای الهی علیهم السلام واسطه فیض و خیرهای مادی و معنوی از جانب خداوند متعال‌اند. دعای این انسان‌های وارسته به اجابت نزدیک‌تر و شرافت و نیرومندی روحی آنان در دستگیری از نیازمندان و توسلجویان، بسی بلندتر است. این آثار معنوی را خداوند به خواست خود و به واسطه قدرتی که به خاطر بندگی ایجاد شده، به آنان عطا کرده است.

شرف بندگی و صداقت آنان، چنان به خداوند نزدیکشان کرده که موهبت واسطه‌گری در فیض الهی به آنان اعطا شده است. حرم‌ها، مراقد و مقاماتی که به نام آنان برپا شده از آن جهت که به ایشان منتسب است، محترم و شریف است. اما به‌یقین اگر اثری در توسل به آنان وجود دارد، به آن مکان‌ها منتسب و مستند نیست؛ بلکه به ارواح پاک آنان مستند است. شرط توسل به اولیاء خدا، حضور در حرم یا مقبره خاصی نیست و در هر زمان و هر کجا می‌توان به آنان توسل جست. ازاین‌رو، برای زیارت و توسل به اولیای الهی، زمان و مکان شرط نیست و محدودیت‌های بهداشتی برای حضور در حرم‌ها هیچ‌گونه منعی در زیارت و توسل ایجاد نمی‌کند.

دارالشفا بودن حرم، به خاطر وجود صاحب حرم است، نه سنگ و آجر حرم! هرچند سنگ و آجر حرم‌ها هم به خاطر انتسابش به صاحب حرم، محترم است؛ اما هرگز برای سنگ‌ها و چوب‌ها به خودی خود اثری وجود ندارد!

دوم) شرافت معنوی اولیا و احترام آن پاکان اقتضا می‌کند همان‌گونه که در زمان حیات خود از نظر ظاهر و باطن انسان‌هایی پاکیزه بوده‌اند، حرم‌ها و مراقد ایشان نیز همواره پاکیزه و پیراسته از پلیدی‌های ظاهری و باطنی باشد. رعایت اصول بهداشتی در همه جا نیکو و لازم، و در هنگام حضور در مسجد یا حرم‌های اولیای الهی بهتر، بلکه واجب است. زیرا بی‌اعتنایی به بهداشت و آراستگی نه تنها آن محیط را برای دیگر افراد آلود می‌کند که نوعی بی‌احترامی و قدرناشناسی به صاحب حرم نیز محسوب می‌شود.

با مراجعه به کتاب‌هایی مانند مفاتیح‌الجنان و کامل‌الزیارات و دیگر کتاب‌هایی که به زیارت و آداب آن پرداخته، به وضوح مشاهده می‌شود که برای حضور در حرم‌های معصومان علیهم السلام و دیگر اولیای الهی آدابی خاص ذکر شده است. مهمترین ادب برای حضور در حرم‌ها و زیارت، غسل، وضو، پوشیدن لباس تمیز و پاک، خوشبوکردن بدن و لباس و آراستگی است. آلوده کردن مسجدها و حرم‌های اولیای الهی، به هرشکل، گناه شمرده شده و بر افرادی که از آلودگی اطلاع دارند، واجب است به‌فوریت، آن را تطهیر کنند. بنابراین، دارالشفا بودن مرقدها و حرم‌های اولیای الهی به این معنا نیست که هر فرد آلوده‌ای می‌تواند در آن وارد شده، آن مکان‌ها را آلوده سازد. یا دارالشفا بودن با رعایت امور بهداشتی منافات داشته باشد.

سوم) وظیفه خادمان حرم، حفظ سلامت زائران است. برای نمونه در شرایطی که داعش همه تلاش خود را برای نابودی حرمین شریفین می‌کند ، آیا می‌توان بدون توجه به این تهدیدات هیچ اقدامی برای حفظ و صیانت آن اماکن انجام نداد؟ تهدیدات باید به هر نحوی که هست از زائران برطرف شود، خواه در قالب داعش و گروهک‌های تکفیری باشد و خواه در قالب بیماری و کرونا.

چهارم) زیارت مرقدها و حرم‌های اولیای الهی بیش از آنکه برای رفع مشکلات مادی و برآورده شدن نیازهای دنیایی باشد، برای تجدی بیعت با امام، تقویت انگیزه‌های معنوی و تازه‌ کردن ایمان و دینداری است. کار ویژه اولیای الهی در زمان حضورشان، راهبری و دستگیری جویندگان حقیقت و وصال معبودِ محبوب است نه رفع نیازهای مادی یا شفا دادن بیماران! این نگرش که همه دردهای مادی و نیازهای دنیایی تنها با دعا و توسل به اولیای الهی برطرف می‌شود، نگرشی است که توسط خود دین، مردود شمرده شده است. بنابراین اگرچه دین، به‌ویژه دین اسلام، به لحاظ جامعیت و کمال، ناظر بر همه شئون فردی و اجتماعی بشر است، یعنی راه‌های دستیابی به این شئون را ارائه داده است. به این معنا که اگر انسان بر اساس آن‌ها عمل کند به سعادت دنیا و آخرت می‌رسد. اما اگر کسانی اظهارکنند که دین و معنویت باید همه مشکلات مادی و معنوی را حل کند، ادعایی باطل است، زیرا بر اساس آموزه‌های دینی، عمل، اختیار انسان است و پیامد عمل نکردن به راهکارهای دینی، متوجه خود اوست و ارتباطی به دین ندارد.

مروری اجمالی به آیات قرآن و روایات رسیده از پیشوایان دین در موضوعات مختلف نشان می‌دهد که دین در اساس، به علل مادی حوادث توجه داشته و برای دفع و رفع علل مادی حوادث توصیه‌های زیادی مطرح کرده است. مراجعه به کتاب میزان الحکمه و مرور روایات آن در باب‌ها و موضوعات مختلف و فراوان، این ادعا را اثبات می‌کند که دین، نگاهی جامع به امور زندگی انسان دارد و در کنار توجه و اعتنا به علل معنوی، به علل مادی هم اهمیت داده است. منتها چنان‌که بیان شد مهم، توجه به آموزه‌های دینی و عمل به آن‌هاست.

پنجم) قرآن کریم و پیشوایان دین، خود از پیشگامان توجه به بهداشت و آراستگی بوده‌اند. آیات و روایات فراوان و گزارش‌های بسیاری در لزوم رعایت بهداشت و نیز اهمیت عملی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام در منابع روایی ما موجود است. کتاب دانشنامه احادیث پزشکی حاوی بسیاری از این روایت‌هاست. نمونه‌هایی از این احادیث:

- قالَ أمیرُالْمُؤمِنین علیه السلام: «مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَکْثُرَ خَیْرُ بَیْتِهِ فَلْیَتَوَضَّأْ عِنْدَ حُضُورِ طَعامِهِ یَعْنى غَسَلَ یَدَیْهِ». (هرکه دوست دارد خیر و برکت خانه‌اش زیاد شود، هنگام غذا وضو بگیرد، یعنی دست‌هایش را بشوید).

- قالَ أبُوعَبْدِاللّه علیه السلام: «اِغْسِلُوا أیْدِیَکُمْ قَبْلَ الطَّعامِ وَ بَعْدَهُ فَإنَّهُ یَنْفِى الْفَقْرَ وَ یَزیدُ فِى الْعُمْرِ»: (دست‌هاى خود را پیش از غذا و پس از آن بشویید، زیرا این کار فقر را از بین می‌برد و عمر انسان را زیاد می‌کند).

- عَنْ أبِى الْحَسَنِ الرِّضا علیه السلام قالَ: «مَنْ أخَذَ مِنَ الحمّامِ خَزَفَۀً فَحَکَّ بِها جَسَدَهُ فَأصابَهُ الْبَرَصُ فَلا یَلُومَنَّ إلاّ نَفْسَه،ُ وَ مَنِ إغْتَسَلَ مِنَ الماءِ الذَّى قَدْ اُغْتُسِلَ فیه،ِ فأصابَهُ الجُذام،ُ فَلا یَلُومَنَّ إلاّ نَفْسَهُ»: (کسى‌که تکه سفالى از حماّم بردارد و با آن بدنش را بخاراند، پس دچار بیمارى پیسى شود، نباید جز خودش را سرزنش کند و هرکه از آبى که دیگران درآن شست‌وشو کرده‌اند، [نظیر آب خزینه‌ها در قدیم و استخرها در حال حاضر] شست‌وشو کند و به مرض جذام گرفتارشود، جز خودش را سرزنش نکند.


5- مگر روحانیان ادعا نمي‌کنند که امامان قدرتی بی‌كران دارند و مي‌توانند در همه عالم تصرف کنند؟ پس چرا الآن و در برابر ویروس کرونا توان مقابله ندارند و متولیان باید حرم‌ها را تعطیل و ضدعفوني کنند؟!

پاسخ:

یکم) شفایافتن بیماران در حرم‌ها و مرقدهای مطهر معصومان و اولیای الهی، هرچند اموری یقینی است و بارها اتفاق افتاده و مدارک معتبر آن وجود دارد، اما این رخدادها استثنایی و مشروط به شرایطی متعدد و خاص است و همه ابعاد آن برای ما روشن نیست. هیچ آیه‌ای در قرآن کریم و نیز حدیتی در روایت‌های معتبر وجود ندارد که در آن ادعا شده باشد، اولیای الهی می‌توانند نظام عالم را یکسره برهم زنند و امور عادی و طبیعی را به صورت کامل تغییردهند.

از سویی، در روایت‌های متعددی تصریح شده که خداوند از اینکه امور جهان هستی، جز از طریق اسباب عادی انجام گیرد، امتناع می‌کند. در این مکان‌های مقدس هم، همه کارها بنا به مشیت الهی و در چارچوب نظام اسباب و مسببات صورت می‌پذیرد. هرچند ممکن است برخی امور خارق عادت و استثنایی هم از سوی اولیای الهی روی دهد که البته آن‌ها هم بر اساس نظام اسباب و مسببات‌اند. بنابراین رعایت امور بهداشتی و آراستگی در مکان‌های مقدس نه تنها لازم است، بلکه در این مکان‌های شریف به آن اهمیت بیشتری داده می‌شود زیرا هم محل رفت و آمد و تجمع مردم است و بی‌توجهی به بهداشت، نوعی مردم آزاری و تضییع حقوق دیگران است و هم بی‌احترامی به آن مکان محترم و صاحب قبر شریف محسوب می‌شود.

دوم) اولیای الهی به اذن خداوند از برخی امور غیبی آگاه‌اند و می‌توانند در عالم تصرفاتی داشته باشند. اما اینکه اجازه داشته باشند در همه امور جهان به دلخواه خود رفتار کنند، امری محال است و در هیچ گزاره دینی چنین ادعایی مطرح نشده است.

زندگی اولیای الهی در امور عادی، مانند زندگی دیگر انسان‌هاست. بیماری، گرسنگی، درد، فقر، شکنجه و قتل دیده‌اند و برای حفاظت از خود از دارو، رعایت بهداشت و ابزارهای لازم و عقلانی سود جسته‌اند. تفاوت آنان با دیگران در مرتبه ایمان، تقوا، شکر و رضاست. اگر بنا بود اولیای الهی در همه امور عالم دخالت کنند، به‌طور معمول می‌بایست همه بلاها و شرور را از خود دور سازند، درحالی‌که اگر نگوییم بلاها و مصائب آنان از دیگران بیشتر بوده، به‌یقین کمتر نبوده است. آری! دعای آنان به اجابت نزدیک‌تر و مقام آنان در نزد خدا والاتر از دیگر بندگان است و همین شرافت موجب می‌شود در برخی از امور دنیا، واسطه فیض الهی قرارگرفته، حاجت‌هایی به دست آنان برآورده شده و بیمارانی شفا یابند. اما این امور از استثناءات است و هرگز رویه نبوده و نخواهد بود.

ارواح پاک در امور معنوی وسعت و قدرت بسیار فراخ‌تری دارند و اگر نگوییم همه فیض‌های معنوی به وساطت آن بزرگواران به طالبان حقیقت می‌رسد، دست‌کم بسیاری از بهره‌ه‌ای معنوی به وساطت آنان است. امامان معصوم علیهم السلام مصداق‌های کامل  )و ماتشاؤون إلا أن یشاء الله ربّ العالمین(اند؛ یعنی خواست آنان، خواست خداست و از این رو، در همه امور، تابع اراده و مشیّت خداونداند.


6-از امام صادق علیه السلام روایت شده است: «هنگامي که فتنه همه شهرها را فراگیرد، به شهر قم و اطراف آن پناه برید که بلا از آنجا دفع شده است». و نیز حدیثي از امام رضا علیه السلام به همین مضمون روایت است. مفاد این روایت و روایات بسیاری که در فضیلت قم وارد شده و هرگونه بلایي را از قم منتفي مي‌داند، چگونه با بیماری فراگیر کرونا در قم سازگار است؟

پاسخ:

این روایت را مرحوم مجلسی در بحارالانوار با دو سند ذکر کرده است. سند اول به امام صادق و سند دوم به امام رضا علیهما السلام) می‌رسد:

الف) وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی جَمِیلَۀَ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا عَمَّتِ الْبُلْدَانَ الْفِتَنُ فَعَلَیْکُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَیْهَا وَ نَوَاحِیهَا فَإِنَّ الْبَلَاءَ مَدْفُوعٌ عَنْهَا».

ب) «وَ رُوِیَ مَرْفُوعاً إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیِّ بِإِسْنَادِهِ إِلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام قَالَ: إِذَا عَمَّتِ الْبُلْدَانَ الْفِتَنُ فَعَلَیْکُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَیْهَا وَ نَوَاحِیهَا فَإِنَّ الْبَلَاءَ مَرْفُوعٌ عَنْهَا».

برای پاسخ بررسی سندی و دلالی روایت فوق لازم است.

یکم) در روایت نخست، ابوجمیله از شخصی مجهول با عنوان «رجل» گزارش می‌کند که مرسله بودن سند، روایت را از اعتبار ساقط می‌کند. افزون بر این، ابوجمیله مفضل بن صالح، از نظر بسیاری از رجالیان (علامه حلی در خلاصه الرجال)، ضعیف و غیرثقه معرفی شده است.

روایت دوم نیز از اساس، ارزش سندی ندارد زیرا مرفوع است و روایت مرفوع، معتبر نیست.

دوم) در این روایات، از لفظ «فتنه» استفاده شده که اعمّ از امراض و بلاهای جسمی است و با توجه به مرکزیت فرهنگ شیعی و علم دینی در قم، می‌توان گفت که منظور از این احادیث، فتنه‌های مذهبی، فکری و عقیدتی است که در آخر الزمان دامن شهرها و کشورها را می‌گیرد و در آن شرایط لازم است مردم برای رفع آن به دانشمندان و مراکز فرهنگی و دینی قم پناه برند!

در تأیید این تفسیر از روایات، به حدیثی از امام صادق علیه السلام اشاره می‌شود: امام صادق علیه السلام فرمود: «به زودى کوفه از وجود مؤمنان خالى و علم در آنجا پنهان می‌شود، همچون پنهان شدن مار در سوراخش؛ پس از آن، علم در شهرى ظاهر می‌شود که به آن «قم» می‌گویند. آن شهر، معدن علم و فضل می‌شود تا جایى که در روى زمین، مستضعفى در دین باقى نماند، حتى زن‌ها در حجله‌ها! و این در هنگام ظهور قائم ما خواهد بود؛ پس خدا قم و اهل آن را قائم‌مقام حجت قرار می‌دهد و اگر آن نباشد، زمین اهل خود را در کامش فرو می‌برد و در روى زمین حجتى باقى نمی‌ماند و علم از قم به دیگر شهرها در مشرق و مغرب روان می‌شود. پس حجت خدا بر مردم تمام می‌شود تا جایى که کسى در روى زمین نماند که دین و دانش به او نرسیده باشد. از آن پس قائم علیه السلام ظهور می‌کند و موجب نقمت و خشم الهى بر بندگان [عصیانگر[ می‌شود؛ زیرا خدا از بندگان، پس از آنکه حجت را انکار کردند، انتقام می‌گیرد»!

سوم) در فهم روایات باید به  دانش درایۀالحدیث توجه کرد. برخی از روایات اسلامی تاریخمند بوده و در شرایط زمانی و مکانی خاص صادر شده است. به عنوان نمونه، برخی از روایت‌هایی که در فضیلت قم مطرح شده را باید در بستر حوادث سال‌های میانه انقراض دولت امویان و ظهور دولت عباسیان فهم کرد.

در اواخر دوران بنی‌امیه قیامی به رهبری ابن اشعث در عراق رخ داد که یکی از قبایل عرب ساکن کوفه، به نام بنی‌اشعر (اشاعره) در آن شرکت داشتند. این قیام شکست خورد و بازماندگان آنها در اقصی نقاط مملکت پهناور اسلامی متواری شدند. انقلابیون اشعری به ایران متواری و در قم کنونی ساکن شدند. آن‌ها با کمک مردم محلی، در آن منطقه برج و بارویی ساختند و آن را قم نامیدند که تا اندازه زیادی از حکومت مرکزی استقلال داشت. اشعریان از محبان اهل‌بیت علیهم السلام بودند و از این رو، قم از آن زمان مأمنی برای انقلابیون مختلف شیعی، اعم از کیسانی و عباسی و امامی شد.

با قیام عباسیان علیه امویان، اشعریان قم هم در آن شرکت کردند و پس از روی کارآمدن عباسیان، به پاداش این همکاری، حکومت قم را به دست گرفتند که استقلالی بیش از پیش داشتند. بعدها اشعریان به تدریج به جناح امامی شیعیان نزدیک شدند. به هرحال این روایات، بر فرض صحت سند، به چنین ماجراهایی اشاره دارد. این روایت و روایات مشابه، با فرض صحت، بر امراض و بلاهای جسمی دلالت ندارد؛ بلکه به فتنه‌های عقیدتی، فکری و امنیتی مربوط است.


7-کاشف الكل که امروز مهم‌ترین ماده ضدعفوني کننده و محافظ در برابر کرونا است توسط محمد بن زکریای رازی کشف شد که فرد ملحدی بود! بنابراین یك شخص ملحد توانسته است مردم را از کرونا نجات دهد اما ..!

پاسخ:

یکم) محمد بن زکریاى رازى از طبیبان بزرگ مسلمان است. وی غیر از رشته طب، در فلسفه و اخلاق نیز آرا و نظریاتی مهم دارد. اگرچه در مسلمان بودن او تردیدی نیست، اما گفته شده ایشان برخی اظهار نظرهای خلاف مبانی اسلامی نیز داشته، ولی چنین چیزی مورد شک و تردید محققان و مورّخان اسلامی است.

دوم) بر فرض اینکه وی ملحد باشد، چیزی عوض نمی‌شود. زیرا سنت الهی بر این قرار گرفته که عمل هیچ عاملی، چه زن و چه مرد، را ضایع نکند. بر این اساس، زمانی که شخصی زحمت می‌کشد، می‌اندیشد و پشتکار دارد، نتیجه کار خود را خواهد دید. تفاوتی ندارد که این شخص مسلمان باشد یا ملحد، رازی باشد یا دیگران، شیء مکشوف، الکل باشد یا چیز دیگر!

کشف الکل توسط ایشان نشانه مهارت و تبحر در داروسازی است و هرگز به این معنا نیست که او اگر در رشته‌های علمی دیگر ادعایی کند، ارزشمند است. آیا منطقی و عقلانی است بگوییم چون فلان مهندس هسته‌ای در مسأله خاصی نظریه معتبری دارد، پس هر ادعایی در مسائل پزشکی یا جامعه‌شناسی کند هم معتبر و باارزش است؟! به‌یقین، نه!

زکریای رازی دانشمند و پزشکی نام‌آور است و از این جهت مورد احترام و افتخار ماست، اما دانش او به الحاد ادعایی‌اش، ارزشی نمی‌دهد.

سوم) قدرت اسلام در علوم مختلف به‌ویژه پزشکی بر کسی پوشیده نیست. جان دیون پورت، خاورشناس انگلیسی می‌نویسد: اروپا بیش از این‌ها به اسلام مدیون است، اروپا باید به خاطر داشته باشد همین مسلمانان بودند که حلقه اتصال ادبیات قدیم و جدید شدند. در مدت زیادی که اروپا در تاریکی فرو رفته بود، مسلمانان تألیفات و تحقیقات شمار زیادی از فیلسوفان یونان را حفظ کرده، و بسط و نشر مهم‌ترین رشته‌های علوم طبیعی و ریاضیات و طب و غیره را بر عهده داشتند و این علوم به مقدار زیادی مدیون زحمات آن‌هاست.

8- روحانیون و عالمان دیني به جای توصیه به رعایت بهداشت و امور پزشكي تنها به خواندن برخي دعاها و زیارت‌ها توصیه مي‌کنند؛ آیا این امر به سخره گرفتن دانش پزشكي و بازی با جان مردم نیست؟!

پاسخ:

نسبت دادن این سخنان به عالمان دینی اتهامی بیش نیست؛ بلکه بر عکس، دانشمندان دین و مراجع تقلید، نخست مردم را به رعایت بهداشت و گوش‌سپردن به سخنان مسئولان مربوط و عمل به آن سفارش نموده، پس ازآن، به دعا و توسل سفارش کرده‌اند.

برخی رسانه با تقطیع فایل‌های صوتی و تصویری منتشر شده از علمای اسلام درباره کرونا، کوشش می‌کنند تا علمای دین را افرادی مخالف دانش بشری معرفی کنند، درحالی‌که همه علما و مراجع معظم تقلید بر رعایت امور پزشکی و بهداشتی و عمل به توصیه‌های متخصصان و مسئولان بهداشتی تأکید می‌کنند. البته عالمان دین بر اساس وظیفه معنوی خود مردم را به دعا، توجه به ذات مقدس حق تعالی، توبه و توسل هم توصیه می‌کنند. این امور نه تنها آثاری حقیقی در دفع و رفع بلاها دارد، بلکه می‌تواند به مردم آرامش، امید و قدرت روحی بخشیده، آن‌ها را در برابر نگرانی و پریشان‌حالی ناشی از ترس یاری کند.

در این راستا، بخش‌هایی از توصیه‌های مقام معظم رهبری که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، ذکر می‌شود. ایشان ضمن تأکید بر رعایت توصیه‌ها و دستورالعمل‌های مسئولان در خصوص پیش‌گیری و فراگیری آلودگی کرونا فرمودند: از این دستورها نباید تخطی شود، چراکه خداوند ما را موظف کرده است در قبال سلامت خود و دیگران احساس مسئولیت کنیم. بنابراین هرچه به سلامت جامعه و جلوگیری از شیوع این بیماری کمک کند، «حسنه» و هرچه به شیوع آن کمک کند، «سیئه» است.

رهبر انقلاب اسلامی در توصیه‌ای دیگر همگان را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: البته این بلا آن‌چنان بزرگ نیست و بزرگتر از آن نیز وجود داشته است، اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزکار برای دفع بلاهای بزرگ، بسیار امیدوارم چراکه توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار علیهم السلام می‌تواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند.

9- اگر بیماری‌ها، ویروس‌ها و مرگ و میرها به علت گناهان مردم است، چرا از قم که مرکز دین و تشیع است و در آن کمتر گناه مي‌شود، شروع شده است؟

پاسخ:

یکم) اراده الهى بر این تعلّق گرفته که نظام کلّى حاکم بر جهان، نظام علّى و معلولى و سبب و مسبّبى باشد. یعنى هر معلولى، علّت خاص و هر علّتى، معلول مخصوص داشته باشد. بسیارى از فعل و انفعالات و حوادث موجود در این عالم در چارچوب نظام طبیعی قرار می‌گیرد؛ مسائل آب و هوا، میزان بارش باران و بسیارى از حوادث جغرافیایى و طبیعى، در کنار عوامل معنوی، از همین قاعده پیروى کرده و در چارچوب نظام منسجم علّى-معلولى قراردارد. بنابراین طبیعى است که چند تن به کرونایی که از چین وارد قم شده، مبتلا شوند و این ویروس به دیگران هم منتقل شود. این واقعیت می‌تواند حتی در فرضی که هیچ گناهی در قم و یا هر شهری دیگر صورت نگرفته باشد، محقق شود.

دوم) با اینکه میان برخی گناهان با برخی بلاها رابطه علّی-معلولی وجود دارد، امّا این‌گونه نیست که همه بلاها بر اثر گناهان باشد؛ بلکه عواملی مختلف می‌تواند در به وجود آمدن بلایا دخالت داشته باشد. در این خصوص به چند نکته اشاره می‌شود:

الف: برخی مصیبت‌ها و مشکلات، ناشی از اعمال خود انسان است. این امور گاهی از قبیل عدم رعایت امور بهداشتی و گاهی از قبیل گناه است. به عنوان نمونه، ابتلا به بیماری به دلیل عدم رعایت بهداشت از خطاهای عملی انسان است که دامن‌گیر او و دیگران می‌شود؛ هرچند در فرض عدم تقصیر در ابتلا به بیماری، خداوند به رحمت خویش بر انسان گرفتار می‌نگرد و برای دردی که به‌واسطه آن بیماری تحمل می‌کند، پاداش‌هایی در نظر می‌گیرد و بر اساس مصلحت شخص مبتلا، آن پاداش را در دنیا یا آخرت به او عطا می‌فرماید؛ اما به هرحال منشأ بیماری، خود انسان بوده است و در فرض مقصربودن، حتی مستحق پاداش و عوض از جانب خداوند هم نخواهد بود!

گاهی هم ابتلا به امراض، مصیبت‌ها و بلاها، ناشی از گناهانی است که انسان مرتکب می‌شود. در این فرض هم خود انسان مسئول پیامدهای آن است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «آنچه از مصائب و ناملایمات به شما رسد، به خاطر اعمالى است که خود انجام داده‌اید». این آیه به‌خوبى نشان می‌دهد مصائب و بیماریهایی که دامن‌گیر انسان می‌شود، ناشی از عمل خود انسان است و به این ترتیب یکى از فلسفه‌هاى حوادث دردناک و مشکلات زندگى روشن می‌شود.

البته پیامدهای مادی گناه همواره در زندگی انسان ها پدید نمی‌آید و ممکن است به جهان آخرت منتقل شود؛ ولی گاهی خداوند به منظور سبک کردن بار گناه بندگان، آنان را در دنیا عقوبت می‌کند. این عقوبت هم در حقیقت ناشی از مهر و رحمت واسعه الهی است که می‌خواهد بندگانش پاک و سبک‌بار از این دنیا به سرای جاوید منتقل شوند.

امیرمؤمنان على علیه السلام از پیامبر گرامى خدا صلی الله علیه و آله نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: «این آیه )وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَۀٍ ...(... بهترین آیه در قرآن مجید است. اى على! هرخراشى که از چوبى بر تن انسان وارد می‌شود و هرلغزش قدمى، بر اثر گناهى است که از او سر زده است. آنچه خداوند در دنیا از بندگانش عفو می‌کند، گرامی‌تر از آن است که (در قیامت) در آن تجدید نظر فرماید [و آنان را عقوبت کند] و آنچه را که در این دنیا عقوبت فرموده، عادل‌تر از آن است که در آخرت، بار دیگر کیفر دهد».

به این ترتیب، این‌گونه مصائب علاوه بر اینکه بار گناه انسان را سبک می‌کند، به او قدرت مراقبت از خویش در رفتارهای نادرست می‌دهد. البته ظاهر آیه بیستم سوره شوری، عامّ است و همه مصائب را در بر می‌گیرد، ولى مطابق معمول در الفاظ عامّ و مطلق، استثناهایى وجود دارد، مانند مصائب و مشکلاتى که دامن‌گیر پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام می‌شده که براى ترفیع مقام یا آزمایش آنان است و مصیبت‌هایی که گریبان غیرمعصومان را می‌گیرد، جنبه آزمون دارد.

ب: اگر زندگی بشر، راحت و خالی از ناملایمات باشد، ارزش نعمت و آسایش را درک نخواهد کرد. بشر با غرور، شهوت، میل‌ها و غریزه‌هایی که دارد اگر به حال خود رها شود و وسیله بیدارباشی نداشته باشد، اندک اندک حدود و حقوق را فراموش کرده، به  خواسته‌های نامشروع، میل‌ها و آرزوهای پست تن خواهد داد، درحالی‌که این امر برای او پیامدهای نامطلوبی در پی‌دارد.

گاهی بشر به بانگ بیدارباش و زنگ خطر نیازمند است تا فطرتش بیدار شود و به خداوند روآورد. علت برخی مصیبت‌ها و مشکلات این است که انسان، دلبسته و اسیر جلوه‌گری جهان مادی نشود و آن را جاودانه نپندارد. بنابراین، مصیبت‌ها و مشکلات به منزله زنگ بیدارباشی برای غافلان، تازیانه‌ای بر جان‌های خفته، رمز ناپایداری جهان مادی و اشاره‌ای به کوتاه بودن عمر این زندگی است. البته این هم رحمتی از جانب خداوند متعال در حق بندگان است. زیرا هم بندگان را در مسیر حق نگه‌می‌دارد و هم به سبب درد و سختی ناشی از بلای وارد شده، پاداشی درخور مرحمت خواهد کرد.

ج: گاهی وجود مشکلات در زندگی به خاطر آزمایش الهی و امتحان انسان است؛ چنان‌که انسانی وارسته مانند حضرت ابراهیم خلیل‌الرحمان بارها مورد آزمایش قرار گرفت تا به رشد معنوی نائل شود.

سوم: مردم قم تافته‌ای جدابافته نیستند. هر سنتی که بر دیگر انسان‌ها جاری باشد، بر مردم قم نیز جاری است. بنابراین بلاهایی که بر اهل قم نازل شود، برای خوبان‌شان درجه و آزمون صبر و شکر و برای بدکاران‌شان کیفری الهی است!

چهارم: در زمان حضور امامان علیهم السلام نیز بلاهای مختلفی مانند زلزله و ... رخ داده است و جمع حضور امام و بلا، امری عجیب تلقی نشده و مورد اعتراض کسی قرار نگرفته است.

10- مگر اینجا کشور امام زمان و اهل بیت علیهم السلام نیست؟ پس این همه بلا و مصیبت در غرب و شرق و جنوب و شمال آن برای چیست؟ چگونه مي‌توان این‌ها را تبیین کرد؟

پاسخ:

یکم) نظام جهان بر پایه زنجیره اسباب و مسببات سامان گرفته و جریان دارد. در این نظام هر معلولی، علت یا علت‌هایی دارد. حوادث طبیعی، چه سودمند و چه زیانبار، دارای زمینه‌ها و علت‌هایی است که از آن تخلف نمی‌کند، چه کشوری که مردم آن به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اعتقاد دارند و چه کشورهایی که چنین اعتقادی ندارند.

البته علت‌های حوادث، به علت‌های مادی محدود نیست و بسیاری از حوادث طبیعی، زمینه‌ها و علت‌های معنوی هم دارد؛ هرچند علت‌های معنوی همواره توسط علت‌های مادی اثر می‌کند.

به عنوان نمونه، بی‌اعتنایی به امور اخلاقی، ظلم‌ها و حق‌کشی‌های فراگیر، ممکن است موجب کاهش باران و خشکسالی شده و از این راه بر رشد منفی نیازمندی‌های غذایی یک جامعه تأثیر منفی بگذارد. بر این اساس سنت‌های الهی در همه جای جهان به یک منوال است و استثنایی در آن نیست. حتی در اموری که ما آن را استثنا می‌پنداریم، باز بر اساس سنت و سببی انجام می‌گیرد.

اعتقاد به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کنار عمل به ارزش‌های مورد رضایت آن امام، به‌یقین موجب بروز و ظهور خیرهای معنوی فراوان می‌شود. حتی ممکن است با دعای آن حضرت برخی از بلاهای بنیانکن از جامعه مهدوی  برطرف شود. اما این اعتقاد و ارتباط به معنی این نیست که چنین کشور و جامعه‌ای یکسره از دیگر کشورها متفاوت شده و سنت‌های دیگری بر آن حاکم می‌شود.

دوم) بلاها، مصیبت‌ها و شرور، لازمه عالم مادی است و حذف مطلق شرور از صحنه زندگی انسان مساوی با فانی شدن نظام مادی عالم است. فارابی، فیلسوف مسامان، در این باره می‌گوید: «خدا که در قدرت و حکمت و علم خود تام است، تمامی افعال او کامل و بدون نقص و عیب است و آفات و شروری که بر اشیای طبیعی عارض می‌شود، ضروری عالم ماده و طبیعی است. عالم ماده، نمی‌تواند خیر محض را بپذیرد». با توجه به این، تصور اینکه ایران چون کشوری اسلامی و شیعی و مورد عنایت اهل بیت علیهم السلام است، باید از هرگونه بلا، مصیبت و شرّی در امان باشد، تصوری نادرست است. مکه مکرمه و خانه خدا (کعبه) که مقدس‌ترین مکان اسلامی است، بارها گرفتار سیل شده و خانه خدا ویران گشته و کسی نگفته که چون کعبه در مکه قرار دارد، نباید سیل آنجا را خراب کند. هیچگاه تقدس اماکن، نقش پیشگیرانه انسان‌ها در مقابله با بلاها را ازبین نبرده و نخواهد برد. درست است که کشور ایران، مورد عنایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است و این امر در حوادث بسیاری به اثبات رسیده، ولی این موجب نمی‌شود که از عوامل پیشگیری از بلاها غفلت ورزیم. درباره بیماری و ویروس کرونا نیز رعایت امور بهداشتی، پزشکی، و روان‌شناسی در راستای نظام علی و معلولی است و رعایت آن بر همه انسان‌ها واجب است؛ همچنانکه توبه، دعا، توسل و پناه بردن به خداوند و اولیای پاکش نیز باید به صورت جدی مورد توجه قرارگیرد.

سوم) برخی از این بلاها و شرور از آزادی و اختیار انسان‌ها در عمل ناشی شده است. خداوند متعال به انسان نعمت آزادی و اختیار ارزانی داشته و خوبی‌ها و بدی‌ها را نیز به او الهام کرده است. همچنین دستورهای سعادت‌بخشی را از طریق رسولان، برای تکامل انسان به او آموخته است. برخی انسان‌ها با اختیار خویش، کارهاییی شرورانه انجام می‌دهند که لازمه آن، رنج و عذاب دیگران است. بنابراین برخی از شرور و بلاها از شرارت انسان‌ها حاصل می‌شود.

درباره شیوع برخی بیماری‌ها مانند ایدز و ویروس کرونا نیز به موجب نظر برخی متخصصان، عامل این بیماری‌ها، ارتباط نادرست انسان با حیواناتی همچون میمون و خفاش است. بنابراین این‌گونه بیماری‌ها ناشی از خطای انسان‌هایی است که از اختیار خود سوء استفاده می‌کنند. البته احتمال ساخت و انتشار ویروس‌هایی مانند کرونا توسط دشمنان بشریت هم وجود دارد که احتمال قابل اعتنایی است، ولی هنوز شواهد قوی و معتبری برای آن وجود ندارد.

چهارم) تاریخ ایران مواردی به مراتب بحرانی‌تر از این هم داشته است، مانند حمله مغلول، قحطی‌هایی که میلیون‌ها تن را از دنیا برد، بیماری وبا، جنگ های ظالمانه علیه شیعیان توسط شوروی، انگلستان و در دوران جمهوری اسلامی هم جنگ هشت ساله، حکومت ظالمانی نظیر رضا و محمدرضا پهلوی که خون بسیاری را به ناحق ریختند.

11- چرا تقدیرهای بد همواره در کشورهای اسلامي است و با کشورهای غربي بي‌خدا کاری ندارد؟

پاسخ:

یکم) جهان آفرینش سرشار از پدیده‌های مثبت و منفی است. هرپدیدهای از جمله رخدادهای خوب و بد با عوامل خاص و متناسب خود مرتبط است. به عنوان نمونه، رخدادهای طبیعی که از شرایط طبیعی و جغرافیایی ناشی می‌شود، به اسلامی یا غیراسلامی بودن یک کشور ربطی ندارد. البته این امر هرگز به معنای نفی علل غیرمادی نیست.

در بسیاری از رخدادها علاوه بر علت‌های مادی، علت‌های معنوی هم وجود دارد، اما علت‌های معنوی همواره آثار خود را از طریق علت‌های مادی اعمال می‌کند. ضمن اینکه برای شرایط نامطلوب، راه‌های برون رفت نیز وجود دارد و می‌توان از تدبیرها و راهکارهای علمی مقابله با آن بهره جست.

دوم) انتساب مردم یک جامعه به اسلام موجب نمی‌شود که سنت‌های الهی درباره آنان تغییرکند و آن مردم از گزند حوادث جهان محفوظ و مستثنا باشند. برخی از شرور و بلاها و نیز خیرها و نعمت‌ها، ناشی از قرارگرفتن کشور یا منطقه‌ای در شرایط خاص اقلیمی است. البته بسیاری از زمینه‌ها و علت‌های خیرها و شرها، رفتارهای انسان‌هاست و در این خصوص تفاوتی میان مسلمان و غیرمسلمان نیست. نظم، سخت‌کوشی، علم‌آموزی، برنامه‌ریزی، آینده‌نگری، حق‌طلبی، اتحاد و انسجام اجتماعی و مانند آن، زمینه و عامل بسیاری از خیرهای عمومی و خصوصی است.

بنابراین، اگر مسلمانان به این امور بی‌توجه باشند، از آثار مثبت آن نیز محروم شده و به پیامدهای منفی فقدان آن گرفتار می‌شوند. گرفتاری‌های مردم در کشورهای اسلامی، در بسیاری از موارد، از بی‌اعتنایی به سنت‌های الهی و عمل نکردن به فرمان‌های دین است؛ نه ناشی از مسلمان بودن آنان.

سوم) این ادعا که بیشتر رخدادهای ناگوار همواره در کشورهای اسلامی رخ می‌دهد، ناشی از بی‌اطلاعی از اخبار و حوادث جهان است. به عنوان نمونه، مهم‌ترین مسأله‌ای که در هفته‌های اخیر ذهن جهان را به خود مشغول کرده، گسترش ویروس کرونا است که منشا آن کشور چین است؛ کشوری که به لحاظ اعتقادی، یک کشور بی‌خدا و حتی ضدخدا محسوب می‌شود. نمونه‌های دیگری از این رخدادها که اخیرا در کشورهای غربی و شرقی غیرمسلمان مشاهده شده است، عبارت است از: آتش سوزی‌های گسترده در جنگل‌های استرالیا که علاوه بر از بین رفتن چند میلیون هکتار و کشته شدن افراد پرشمار، موجب مرگ یک میلیارد جانور و انقراض بیش از بیست گونه گیاهی و جانوری و خسارت‌های مالی فراوان دیگر شد.

توفان‌های سهمگین همچون مایکل، کاترینا، دوریان، اپال، ایزابل، هوگو، جین، آلیسون، فرانسیس، ریتا و ... در آمریکا که هرساله موجب خسارت‌هایی جبران ناپذیر در این کشور می‌شود، زمین‌لرزه‌ها و سونامی‌های وحشتناک در ژاپن که جدیدترین نمونه مخرب آن، زمین‌لرزه و سونامی توهوکو بود، زمین‌لرزه هائیتی که بیش از 122 هزار کشته داشت، فوران آتشفشان گواتمالا در سال 2008م. با نزدیک به یکصد هزار کشته و خسارت‌های فراوان، آتش سوزی جنگل‌های کالیفرنیا که ده‌ها کشته و نابودی ده‌ها هزار هکتار جنگل و خانه مسکونی را به دنبال داشت و ....

چهارم) با اینکه بسیاری از کشورهای اسلامی درگیر حوادث و بلاهای غیرطبیعی همچون جنگ است، اما ریشه‌یابی دقیق این حوادث، نشان می‌دهد که کشورهای غیرمسلمان و به ویژه کشورهای غربی، عامل اصلی و یا دست‌کم آتش افروز و حامی این جنگ‌ها بوده‌اند. به عنوان نمونه، ملت مسلمان فلسطین در شرایطی درگیر جنگی خانمانسوز و آوارگی است که عامل اصلی این جنگ، سیاست‌های استعماری قدرت‌هایی همچون آمریکا و انگلیس در کوچاندن یهودیان آواره به سرزمین فلسطین و اخراج مردم اصلی این سرزمین از خانه خود بوده است. همچنین جنگهای خانمانسوز منطقه همچون جنگ سوریه، یمن، عراق و ... ریشه در سیاست‌های غلط نظام سلطه جهانی دارد.

امریکا و دیگر قدرت‌های استکباری با ایجاد و حمایت از گروهک‌های دست‌ساخته‌ای همچون داعش، طالبان، القاعده و غیره یا تحریک برخی کشورهای زیاده‌خواه همچون عربستان و امارات، منطقه را درگیر جنگ و خشونت کردده‌اند.

12- چرا اینقدر روی اجتماعات مذهبي حساسیت دارید؟ این همه مجلس عروسي مي‌گیرند، به باشگاه می‌روند، این اجتماعات اشكالي ندارد؟

پاسخ:

یکم) ما دغدغه تکلیف شرعی و اخلاقی‌مان را داریم، به ویژه وقتی پای جان انسان‌ها درمیان است درحالی‌که ممکن است برخی چنین دغدغه‌ای نداشته باشند.

دوم) متدینان باید الگوی دیگران باشند نه اینکه با کار غلط آنان همراهی کنند.

سوم) رفتارهای متدینان به پای دین و دینداران و مسجدی‌ها و هیئتی‌ها نوشته می‌شود و وسیله‌ای برای هجمه به مقدسات و شعائر دینی تلقی می‌شود، درحالی‌که کار دیگران به پای خودشان نوشته می‌شود نه عقیده‌شان!

چهارم) توصیه به خودداری از تشکیل اجتماعات و برپایی مجالس، با هدف محدودکردن چرخه انتقال ویروس در جامعه انجام می‌شود، همچنان که مدارس و دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه با همین هدف تعطیل شده است و امکان خانه‌نشین کردن همه مردم وجود ندارد. به همین دلایل، اگر اجتماعات مذهبی توسط خود متدینان در شرایط فعلی لغو شود و شعائر مذهبی به محیط خانه و خانواده منتقل شود، هم به سلامت جسمی جامعه کمک می‌کند و هم به باورهای دینی جامعه.

پنجم) همواره اعیاد بزرگ شیعیان، بهترین تاریخ برای برگزاری مراسم عقد و عروسی بوده است. اما با توجه به شیوع کرونا خیل عظیمی از جوانان مراسمی که از ماه‌ها قبل برنامه‌ریزی کرده بودند را برای حفظ جان مهمانان‌شان لغو کردند.

13- مگر مجلس اهل بیت علیهم السلام با جاهای دیگر قابل قیاس است؟ آیا مجلس اهل بیت علیهم السلام خود، شفاخانه نیست؟

پاسخ:

یکم) مجلس شادی و عزای اهل بیت علیهم السلام فضیلت‌ها و برکت‌هایی غیرقابل انکار دارد. به همین سبب، توصیه می‌شود در شرایط فعلی، در محیط خانه و با حضور اعضای خانواده برگزار شود تا از فضیلت‌ها و برکت‌های آن محروم نشویم.

دوم) نظام آفرینش بر مدار اسباب و مسبّبات است و اراده خدا نیز از مجرای همین نظام، محقق می‌شود. اگر چنین نبود، نه خانه کعبه توسط سپاه یزید ویران می‌شد و نه امامان علیهم السلام مسموم می‌شدند و نه زائران حرم امام هشتم علیه السلام در انفجار حرم تکه تکه می‌شدند!

سوم) قرار نیست دعا و توسل، جای دارو و درمان را بگیرد؛ چنان‌که اهل بیت علیهم السلام در عین سفارش به ذکر و دعا، بر مراقبت از سلامت بدن و مراجعه به طبیبان در هنگام بیماری تأکید کرده‌اند. در روایت است اگر کسی بیماری خود را از طبیبان پنهان کند، به بدن خویش خیانت کرده است.

 چهارم) درست است که مسجد و مجالس اهل بیت علیهم السلام مقدس است، اما قداست‌شان، مانع آلوده نشن به میکروب و کثیفی نیست. امیرمؤمنان علیه السلام  در هنگام نماز و در یکی از بهترین مسجدها، ضربت خورد. در دوران جمهوری اسلامی نیز شهدای زیادی در هنگام نماز مورد سوء قصد و ترور قرار گرفتند. مانند: شهدای محراب، نماز جمعه تهران و ترور رهبری در مسجد ابوذر و .... بنابراین، نمی‌توان توسل به اهل بیت علیهم السلام و شفا و حاجت گرفتن از مجالس ایشان را مانع مراقبت از سلامت ارادتمندان به  ایشان و پاکیزه نگه‌داشتن مسجد و مانند آن دانست.

14- بنا به آیه تطهیر، اهل بیت علیهم السلام، مطهّراند و ویروس و میكروب در حرم آن‌ها وجود ندارد؛ پس رعایت بهداشت و بستن در حرم نادرست است!

پاسخ :

یکم) وجود مقدس اهل بیت علیهم السلام) مطهّر (تطهیرشده از گناه و جهل و سهو) است، نه آنچه به آن بزرگواران منسوب است. به عنوان نمونه، شمشیر ذوالفقار وقتی به خون کفار آغشته می‌شد، آیا چون منسوب به امام علی علیه السلام بود، نیاز به تطهیر نداشت؟ و یا اگر ضریح ائمه اطهار علیهم السلام آلوده به خون شود، یا بچه‌ای در حرم ادرار کند، نیاز به تطهیر نیست؟

دوم) اهل بیت علیهم السلام بیش از همه نسبت به دستورهای اسلام در زمینه بهداشت تن، مراقبت داشته‌اند. روایت ذیل را ببینید.

مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحَکَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ اَلْحَارِثِ بْنِ یَعْلَى بْنِ مُرَّۀَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ فِی حَدِیثٍ قَالَ:

لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ سَمِعْنَا صَوْتاً فِی اَلْبَیْتِ أَنَّ نَبِیَّکُمْ طَاهِرٌ مُطَهَّرٌ فَادْفِنُوهُ وَ لاَ تُغَسِّلُوهُ. قَالَ فَرَأَیْتُ عَلِیّاً عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ رَفَعَ رَأْسَهُ فَزِعاً فَقَالَ: اِخْسَأْ عَدُوَّ اَللَّهِ فَإِنَّهُ أَمَرَنِی بِغُسْلِهِ وَ کَفْنِهِ وَ دَفْنِهِ وَ ذَا سُنَّۀٌ.

چون رسول خدا صل الله علیه و آله وفات یافت، در خانه شنیدیم: پیامبرتان پاک و پاکیزه است، او را دفن کنید و غسل ندهید. علی علیه السلام را دیدم، با نگرانی سرش را بلند کرد و فرمود: ساکت باش دشمن خدا! او (پیامبر) مرا به غسل و کفن و دفنش فرمان داده و این، سنّت است.

15- اگر درهای حرم بسته شود، اقبال مردم به اهل بیت علیهم السلام کم خواهد شد و این به ضرر شیعه است!

پاسخ:

یکم) این اقدام، برای همیشه نیست و ان‌شاءالله با رفع بحران و با رعایت دستورهای بهداشتی، درهای حرم گشوده خواهد شد.

دوم) با وجود ناخواسته بودن این کار، بسته شدن درهای حرم، موجب شد قدر نعمت مسجد و حرم و هیئت بیشتر دانسته شود. آیا سال‌هایی که صدام اجازه نمی‌داد مؤمنان به کربلا مشرف شوند، میل به تشرف به کربلا کاسته شد؟ آیا تعطیلی مراسم عزاداری در دوران پهلوی، رغبت مردم را به این مراسم کاهش داد؟